کوشش ابوالقاسم طالبی برای افشاگری تاریخی و تصویر کردن برههای غبار گرفته از تاریخ معاصر ایران قابل احترام است اما نمیتوان به این بهانه از نقاط ضعف فیلم چشمپوشی کرد. پر واضح است که یک حادثه تاریخی نه معلول یک علت واحد» بل محصول شبکهای تشکیل شده از علل و عوامل گوناگون اجتماعی است که تنها میتوان با نگاهی چند بُعدی و به دور از تعصب آن را فهم کرد. فیلمساز اما در روایتگری ماجرای قحطی بزرگ» فاقد این نگاه است و هرچه در توان دارد گذاشته تا اکثر عوامل و زمینههای این حادثه را در فیلمنامه کمرنگ یا محو کرده، انگلستان را یگانه علت تمام بدبختیها معرفی و بیننده را هرچه بیشتر از آن منزجر کند. از سوی دیگر این نگاه تک بُعدی سبب شده تا جزئیات درام در یتیم خانه ایران» گنگ و مبهم به نظر رسد. عوامل مهمی مانند احمدشاه قاجار و وزرایش به کلی از داستان کنار گذاشته شده و عناصری مانند پادشاه انگلستان، میرزا کوچک خان جنگلی، مشروطه خواهان، طیفهای مختلف ون، حکومتهای روس و عثمانی و غیره نیز علیرغم اینکه بعضاً مورد اشاره کلی قرار میگیرند فاقد هویت و جایگاه ملموسی در مناسبات جهان فیلم هستند. وجوه درونی کاراکتر اصلی داستان(محمد جواد بنکدار) نیز یکی دیگر از جزئیاتی است که زیر سایه موقعیت مرکزی فیلم بدون پرداخت رها شده و از همین رو قهرمان قصه در حد یک تیپ باقی میماند.
در این میان باعث تعجب است که داستان از طریق فلش بک روایت میشود در حالیکه راوی» کوچکترین نقشی در قصهای که تعریفش میکند ندارد! گویی او صرفاً دستآویزیست برای آنکه فیلمساز بتواند در سکانس پایانی به زمان حال بازگردد و در آن میزانسن عجیب و غریب تصاویری از موشکهای ایرانی و ملوانان اسیر آمریکایی در فیلم بگنجاند. انگار اشارات مستقیم و دیالوگهای شعاری فیلمنامه، طالبی را از اینکه فیلمش نسخهایست برای جامعه امروز ایران مطمئن نکرده است!
منتشر شده در هفت راه
پردهی دوم: دیالکتیکِ انقلاب اسلامی
فیلم ,عوامل ,داستان ,بُعدی ,حادثه ,یک ,است که ,این نگاه ,رها شده ,پرداخت رها ,شده و
درباره این سایت